معروفترین پیانیستهای جهان را بشناسید، در این مقاله با ۱۳ نفر از مشهورترین پیانیستهای جهان آشنا میشوید؛ نوازندگانی که با تکنیکهای خارقالعاده و گاهی عجیب و غریب خود، تحسین جهانیان را برانگیختهاند. زندگی و مسیر حرفهای این هنرمندان برجسته، منبع الهامی بینظیر برای علاقهمندان به پیانو است. با شناخت عادات و سبک زندگی این افراد موفق، شاید شما نیز روزی نامتان را در فهرست بهترین پیانیستهای جهان ببینید.
پیشنهاد می شود قبل از خرید پیانو دیجیتال حتما مقاله راهنمای خرید پیانوی دیجیتال از فروشگاه موسیقی بتهوون را مطالعه کنید.
پیانیست های معروف
1. مارتا آرگریچ
متولد: 5 ژوئن 1941
مارتا آرجنتینی، نوازندگی پیانو را از سهسالگی آغاز کرد و تنها پنج سال بعد، نخستین کنسرت خود را روی صحنه برد. استعداد فوقالعادهاش خیلی زود شکوفا شد؛ بهطوری که در سال ۱۹۵۷، موفق به کسب مقام نخست در مسابقه بینالمللی موسیقی ژنو شد.
با وجود موفقیتهای چشمگیر، مارتا در مقطعی با بحران شخصی عمیقی روبرو شد و نسبت به ادامه مسیر هنریاش دچار تردید شد. او برای سه سال از پیانو فاصله گرفت؛ اما انگیزهای که از دوستی نزدیک دریافت کرد، جرقهای شد برای بازگشت. در ۲۴ سالگی، با پیروزی در هفتمین دوره مسابقه بینالمللی پیانوی شوپن، دوباره به اوج رسید و نامش در میان بزرگترین پیانیستهای جهان قرار گرفت.
در دهه ۱۹۹۰، مبارزهای سخت با بیماری سرطان را نیز پشت سر گذاشت و بار دیگر نشان داد که در برابر چالشها تسلیم نمیشود. مارتا از حاشیه و تبلیغات فاصله میگیرد و اجرای کنسرتوها و موسیقی مجلسی را به تکنوازی ترجیح میدهد.
او نه تنها یک هنرمند برجسته، بلکه حامی پیانیستهای جوان نیز هست؛ با میزبانی جشنوارهها و عضویت در هیئت داوران مسابقات، به پرورش نسل بعدی نوازندگان کمک میکند.
2. کلودیو آررو
متولد: 6 فوریه 1903
درگذشت: 9 ژوئن 1991
کلودیو، پیانیست برجسته اهل شیلی، پیش از آنکه خواندن کلمات را بیاموزد، توانایی خواندن موسیقی را داشت. در چهار سالگی سوناتهای بتهوون را بهراحتی مینواخت و تنها یک سال بعد، نخستین کنسرت عمومی خود را اجرا کرد. هرچند خانوادهاش سابقهای در موسیقی حرفهای نداشتند، اما مادرش نخستین کسی بود که او را با پیانو آشنا کرد.
استعداد درخشان کلودیو، توجه دولت شیلی را جلب کرد و او موفق شد بورسیهای ۱۰ ساله برای تحصیل در آلمان دریافت کند. تا ۱۵ سالگی به تحصیل پرداخت، اما با فوت یکی از اساتید محبوبش، روند آموزش رسمیاش متوقف شد. با این حال، مهارت شگفتانگیز او در نوازندگی، مسیر حرفهایاش را در سطح جهانی هموار ساخت.
کلودیو در طول سالها، به طور متوسط در هر فصل حدود ۱۲۰ اجرا داشت و آثار متنوعی از آهنگسازان بزرگ تاریخ موسیقی را اجرا میکرد. با این حال، بیش از هر چیز بهخاطر تفسیرهای بینظیرش از آثار بتهوون شناخته میشود.
اگر روزی به سانتیاگو، پایتخت شیلی، سفر کردید، شاید خیابانی با نام او را ببینید؛ یادبودی از هنرمندی که موسیقی را پیش از واژهها درک کرد.
3. فردریک شوپن
تولد: 1 مارس 1810
درگذشت: 17 اکتبر 1849
فردریک شوپن، نابغهای بیبدیل در دنیای موسیقی، از همان کودکی نبوغ خود را نشان داد. او تنها در هفت سالگی نخستین کنسرتش را برگزار کرد و شروع به نوشتن پولونزهایی کرد که هنوز هم از شاهکارهای موسیقی کلاسیک به شمار میآیند.
شوپن نهتنها بهعنوان یک آهنگساز و نوازنده برجسته، بلکه بهعنوان معلم پیانو نیز جایگاهی والا داشت. او دوستی نزدیکی با فرانتس لیست، دیگر غول پیانوی آن دوران، داشت و این ارتباط هنری تأثیرات عمیقی بر هر دوی آنها گذاشت.
با وجود سلامت جسمانی شکنندهاش که در سالهای پایانی زندگی مانع از خلق آثار بیشتر شد، شوپن تنها در ۳۹ سال زندگی، میراثی جاودانه برای دنیای موسیقی به جای گذاشت. آثار او، از کنسرتوها و قطعات مجلسی گرفته تا نکتورنها و پرلودها، همگی با پیانو در مرکز توجه ساخته شدهاند؛ سازی که برای شوپن نه فقط یک ابزار، بلکه زبان بیان احساسات عمیقش بود.
4. گلن گولد
متولد: 25 سپتامبر 1932
درگذشت: 4 اکتبر 1982
گلن گولد، پیانیست افسانهای کانادایی، بیش از هر چیز بهعنوان مفسری بیهمتا برای آثار کیبوردی یوهان سباستیان باخ شناخته میشود. او در خانوادهای موسیقایی رشد کرد و پیش از آنکه خواندن واژهها را بیاموزد، خواندن نتهای موسیقی را یاد گرفت. در سهسالگی صدایی درخشان داشت و در دوازدهسالگی، با کسب بالاترین نمرات در آزمون هنرستان، استعداد شگفتانگیزش را تثبیت کرد.
سبک گلن گولد همانقدر که تحسینبرانگیز بود، منحصر بهفرد و حتی عجیب به نظر میرسید. او بهجای تمرین سنتی، بیشتر به تمرین ذهنی تکیه میکرد و هنگام نواختن، اغلب با خود زمزمه میکرد—صدایی که در برخی از ضبطهایش نیز به گوش میرسد. یکی از نشانههای خاص او، صندلی چوبی کوچک و قدیمیاش بود که پدرش ساخته بود. گولد هرگز بدون آن اجرا نمیکرد؛ صندلیای کوتاهتر از حد معمول، که باعث میشد او کلیدهای پیانو را نه از بالا، بلکه با کشش به سمت پایین بنوازد—روشی که به او کنترل استثنایی بر دینامیک صدا میداد.
با وجود محبوبیت در اجراهای زنده، گلن گولد در ۳۱ سالگی اجرای صحنه را برای همیشه کنار گذاشت تا به ضبطهای استودیویی که کنترل بیشتری بر کیفیت آنها داشت، بپردازد. تمرکز او بر کمالگرایی در صدا، باعث خلق آثاری شد که هنوز هم معیارهای نوازندگی را جابهجا میکنند.
پس از مرگ، گولد چهار جایزه گرمی دریافت کرد و در سال ۲۰۱۳ نیز بهطور نمادین جایزه یک عمر دستاورد هنری به او تعلق گرفت؛ یادبودی برای مردی که پیانو را به زبان ذهن و روح بدل کرد.
5. ولادیمیر هوروویتز
متولد: 1 اکتبر 1903
درگذشت: 5 نوامبر 1989
نخستین جرقههای موسیقی در زندگی ولادیمیر هورویتس با راهنمایی مادرش زده شد؛ زنی که نخستین معلم پیانوی او نیز بود. او در سال ۱۹۱۲ تحصیل در کنسرواتوار کیف را آغاز کرد و هشت سال بعد، در نخستین رسیتال انفرادیاش روی صحنه رفت. از همان ابتدا، صدای متمایز و بیانگری خارقالعادهاش، نوید ظهور یک نابغه را میداد.
هورویتس، متولد امپراتوری روسیه، تنها در ۲۰ سالگی به شهرت بینالمللی دست یافت؛ شروع این مسیر با اجراهایی در برلین بود و خیلی زود به سالنهای بزرگ اروپا و ایالات متحده راه یافت. او با اجرای پرشور و شاعرانهاش از آثار آهنگسازان رمانتیکی مانند راخمانینوف و شوپن، دل تماشاگران را تسخیر کرد.
با این حال، پشت صحنهی این درخشش، نبردی پنهان با تردیدها و شکنندگی روانی جریان داشت. هورویتس علیرغم تحسین جهانی، گاه چنان درگیر شک به تواناییهای خود میشد که اطرافیانش باید او را به معنای واقعی کلمه به روی صحنه هل میدادند. افسردگی، همراه همیشگیاش بود و گاه موجب میشد برای سالها از اجرای عمومی فاصله بگیرد.
با وجود این فراز و فرودها، ولادیمیر تا واپسین هفتههای عمرش به ضبط زنده ادامه داد و نشان داد که عشق به موسیقی، حتی در دل رنج، میتواند زنده بماند. او همچنین معلمی سختگیر بود؛ شاگردانش میدانستند که اگر پیشرفتی در کارشان دیده نشود، همکاری با او به پایان خواهد رسید.
ولادیمیر هورویتس، تجسمی از ظرافت، رنج، و نبوغ ناب انسانی بود—کسی که پیانو را به ابزاری برای بیان عمیقترین لایههای روان بدل کرد.
6. لانگ لانگ
متولد: 14 ژوئن 1982
لانگ لانگ، پیانیست پرآوازهی چینی، نخستین جرقهی علاقهاش به پیانو را با تماشای کارتونهایی الهامگرفته از فرانتس لیست دریافت کرد—کارتونهایی که بعدها مسیر زندگیاش را برای همیشه تغییر دادند. آموزش پیانو را از سهسالگی آغاز کرد و تنها دو سال بعد، وارد رقابتها شد و در اجراهای عمومی درخشید.
اما مسیر او همیشه هموار نبود. در نهسالگی، یکی از معلمانش او را بهدلیل «نداشتن استعداد» از کلاس اخراج کرد. با این حال، لانگ لانگ تسلیم نشد. او با پشتکار ادامه داد و در سال ۱۹۹۳، در حالی که تنها یازده سال داشت، برنده مسابقه ملی پیانوی Xinghai در پکن شد.
در سال ۱۹۹۷، همراه با پدرش به ایالات متحده رفت و بهسرعت نگاههای منتقدان و نوازندگان برجسته را به خود جلب کرد. تکنیک خارقالعاده، استعداد بینظیر و شخصیت کاریزماتیک او، لانگ لانگ را از همان آغاز مسیر حرفهایاش به ستارهای جهانی بدل کرد.
در سالنهایی مانند کارنگی هال در نیویورک و رویال آلبرت هال در لندن، کنسرتهای او بلیتفروشیهای بیسابقه داشتند. اما لانگ لانگ تنها به اجرا بسنده نکرده است؛ او در رویدادهای بینالمللی متعدد حضور داشته، در برنامههای تلویزیونی ظاهر شده و کتاب زندگینامهاش با عنوان «سفر هزار مایلی» را منتشر کرده است.
لانگ لانگ امروز نه تنها یکی از ستارگان درخشان موسیقی کلاسیک جهان است، بلکه نمادی الهامبخش برای میلیونها نوازنده جوان در سراسر دنیاست—یادآور اینکه حتی پس از طرد شدن، میتوان با باور و اراده، به قله رسید.
برای خرید پیانو آکوستیک از منو به دسته بندی پیانو مراجعه کنید همچنین با تماس به شماره 09121675387 می توانید از مشاوره رایگان برای انتخاب ساز از متخصصین فروشگاه موسیقی بتهوون بهره ببرید)
7. فرانتس لیست
تولد: 22 اکتبر 1811
درگذشت: 31 ژوئیه 1886
فرانتس لیست، پیانیست و آهنگساز بزرگ مجارستانی، یکی از تأثیرگذارترین چهرههای تاریخ موسیقی است—نابغهای که نهتنها صحنههای کنسرت را به تسخیر درآورد، بلکه بهعنوان مدرس، آهنگساز و انساندوستی بینظیر نیز شناخته میشد.
شور او به پیانو از ششسالگی و در حین تماشای نوازندگی پدرش شکل گرفت. خیلی زود، در هفتسالگی نخستین درسهای رسمیاش را از پدر آموخت و در هشتسالگی شروع به آهنگسازی کرد. تنها یک سال بعد، بهعنوان یک کودک اعجوبه روی صحنه رفت و با استعداد درخشانش، توجه حامیانی را جلب کرد که امکان تحصیل در وین را برای او فراهم ساختند.
لیست در طول زندگیاش با بزرگانی چون هایدن و بتهوون آشنا شد، اما آنچه مسیر حرفهای او را بهشدت تحت تأثیر قرار داد، تماشای اجرای افسانهای نیکولو پاگانینی بود؛ صحنهای که لیست را بر آن داشت تا به همان اندازه، در قلمرو پیانو بدرخشد.
دههی ۱۸۴۰ دوران طلایی اجراهای کنسرتی او بود. مخاطبان با هیجان، حالات صورت، حرکات نمایشی و شور غیرقابل مهار لیست را تماشا میکردند—اجرایی که نه فقط گوش، بلکه چشم و روح را نیز درگیر میکرد. تمرینهای سختگیرانهی پدرش با مترونوم، به لیست توانایی بینظیری در حفظ ریتم و دقت بخشید و مهارتش در بیناخوانی، او را در سطحی فراتر از همعصرانش قرار داد.
موفقیتهای هنری لیست، او را به ثروتی رساند که از آن برای کمک به دیگران بهره گرفت. او حامی خیریهها، موسیقیدانان جوان، و حتی بازماندگان جنگ و فقر بود—چهرهای که نهتنها پشت پیانو، بلکه در قلب مردم نیز جایگاه داشت.
8. ولفگانگ آمادئوس موتزارت
تولد: 27 ژانویه 1756
درگذشت: 5 دسامبر 1791
موتزارت، نامی که به تنهایی کافیست تا یادآور نبوغ موسیقایی باشد، یکی از بزرگترین نوابغ تاریخ موسیقی جهان است. او در سالزبورگ متولد شد و از همان دوران کودکی، نشانههای استعداد خارقالعادهاش آشکار شد. در سهسالگی، با تماشای پدرش لئوپولد هنگام آموزش خواهرش نانرل، شیفتهی پیانو شد و خیلی زود، نواختن را بهصورت خودآموخته آغاز کرد.
لئوپولد، که خود موسیقیدانی برجسته بود، آموزش رسمی پسرش را از چهار سالگی آغاز کرد. تنها یک سال بعد، موتزارت اولین قطعات خود را ساخت. خواهرش بعدها گفته بود که حتی در کودکی، بازی او بدون نقص و با درک زمانی فوقالعاده همراه بود.
در سال ۱۷۶۲، پدرش او و نانرل را به تورهای اروپایی برد و آنها بهعنوان کودکان اعجوبه در برابر خانوادههای سلطنتی و جمعیتهای مشتاق اجرا کردند. در این سفرها، موتزارت با موسیقیدانان بزرگی چون یوهان کریستیان باخ دیدار کرد و الهام گرفت. بهزودی، استعداد او آنقدر چشمگیر شد که بهعنوان نوازنده در دربار سالزبورگ منصوب شد.
با این حال، جاهطلبی و عطش پیشرفت، موتزارت را به وین کشاند؛ شهری که در آن با وجود دشواریها و ناملایمات، بزرگترین آثارش را خلق کرد و تا پایان عمر در آنجا ماند. او در عمر کوتاهش—تنها ۳۵ سال—بیش از ۶۰۰ اثر ماندگار نوشت؛ از سمفونیها و کنسرتوها گرفته تا اپراها و آثار مذهبی.
موتزارت نابغهای بود که موسیقی را نهفقط با مهارت، بلکه با قلب و روح خود مینوشت؛ و تا به امروز، آوای او همچنان در سالنهای کنسرت جهان طنینانداز است.
9. آرتور روبینشتاین
تولد: 28 ژانویه 1887
درگذشت: 20 دسامبر 1982
آرتور روبینشتاین، پیانیست برجستهی لهستانی، بیش از هشت دهه جهان موسیقی را با اجراهای بینظیرش مسحور کرد. کارشناسان، او را یکی از برترین مفسران آثار شوپن میدانند—لقبی که از همان سالهای کودکیاش شایستهاش بود.
روایت نبوغ روبینشتاین از زمانی آغاز شد که تنها دو سال داشت. خانوادهاش متوجه استعداد خارقالعادهی او در موسیقی شدند، آن هم زمانی که هنگام تماشای کلاسهای پیانو خواهرش، توانایی شنیدن و تشخیص دقیق نتها را نشان داد. پدرش ابتدا پیشنهاد یادگیری ویولن را مطرح کرد، اما آرتور تنها پیانو را میخواست، و در این مسیر مصمم بود.
حتی موسیقیدانان برجستهای مانند جوزف یواخیم، در چهار سالگی از نبوغ آرتور حیرتزده شدند. او در هفتسالگی اولین اجرای رسمیاش را داشت و در ۱۳سالگی با ارکستر فیلارمونیک برلین روی صحنه رفت. سپس، نوبت فتح صحنههای بزرگتری مانند پاریس در 1904 و کارنگی هال نیویورک در 1906 بود.
با این حال، روبینشتاین در نخستین سفرش به ایالات متحده با استقبال سردی مواجه شد—تجربهای تلخ که او را به مرز خودکشی کشاند. اما این لحظهی تاریک، پایان ماجرا نبود. او به لندن رفت و در آنجا زندگی حرفهایاش شکوفا شد.
آرتور نه تنها در اجرای کنسرتوهای انفرادی مهارت فوقالعادهای داشت، بلکه در موسیقی مجلسی نیز به همان اندازه درخشان بود. در طول زندگیاش، آثار فراوانی از آهنگسازان رمانتیک ضبط کرد و صدای او تا امروز در قلب دوستداران موسیقی کلاسیک زنده است.
10. سرگئی راخمانینوف
تولد: 1 آوریل 1873
درگذشت: 28 مارس 1943
گرچه سرگئی راخمانینوف بیشتر بهعنوان یکی از برجستهترین آهنگسازان دورهی رمانتیک شناخته میشود، اما بسیاری از منتقدان و نوازندگان بزرگ، او را در زمرهی بزرگترین پیانیستهای تاریخ نیز قرار میدهند. علاقهی عمیق او به پیانو بهوضوح در آثارش دیده میشود؛ جایی که این ساز همیشه نقشی محوری دارد و با احساسات غنی و قدرتی تکنیکی تلفیق میشود.
راخمانینوف نواختن پیانو را از چهار سالگی آغاز کرد و در ۱۹ سالگی، اثری چشمگیر برای پیانو و ارکستر خلق کرد. با این حال، مسیر حرفهایاش همواره هموار نبود. نخستین سمفونی او با نقدهای تندی مواجه شد و این شکست موجب افسردگی شدیدی شد که سالها ادامه داشت. اما با دریافت درمان، او توانست دوباره به صحنه موسیقی بازگردد و زندگی هنری خود را احیا کند.
پس از مهاجرت از روسیه در سال ۱۹۱۸، نیویورک به خانه دوم او تبدیل شد. در سالهای بعد، او بهعنوان رهبر ارکستر و نوازندهای تأثیرگذار در سطح جهانی شناخته شد. راخمانینوف تا سال ۱۹۴۲ به اجراهای زنده ادامه داد، اما در نهایت در سال ۱۹۴۳ در کالیفرنیا و در پی ابتلا به ملانوما چشم از جهان فروبست.
گرچه او آثار بسیاری را ضبط کرده، اما فیلمهای کمی از اجراهای او در دسترس هستند. با این حال، صدای منحصربهفرد و بیان احساسات عمیقش در موسیقی، میراثی جاودانه برای علاقهمندان به پیانو بهجا گذاشته است.
11. کلارا شومان
تولد: 13 سپتامبر 1819
درگذشت: 20 مه 1896
اگرچه همسرش، رابرت شومان، شهرت بیشتری در دنیای موسیقی داشت، اما کلارا شومان خود یکی از برجستهترین پیانیستهای قرن نوزدهم بود؛ زنی که نهتنها بهعنوان یک نوازنده، بلکه بهعنوان آموزگاری پیشگام، جایگاهی ماندگار در تاریخ موسیقی بهدست آورد.
کلارا از همان کودکی زیر نظر پدر سختگیرش، فریدریش ویک، تعلیم دید. برنامهی آموزشی او دقیق و فشرده بود: یک ساعت درس رسمی و دو ساعت تمرین روزانه. نتیجهی این تلاشها، سفرهای کنسرتیاش در نوجوانی به شهرهایی چون وین و پاریس بود—سفری خارقالعاده برای دختری در یازده سالگی.
نوازندگی حرفهای او بیش از شصت سال ادامه یافت، و در کنار آن به آموزش پیانو نیز پرداخت. با وجود پیشنهادهای متعدد از مؤسسات مختلف، او تدریس در کنسرواتوار دکتر هوخ را پذیرفت—جایی که بهعنوان تنها زن عضو هیئت علمی، در شکستن موانع جنسیتی زمان خود نقشآفرینی کرد.
کلارا شومان نهتنها در دوران خود، بلکه تا امروز، بهعنوان الگوی یک زن هنرمند قدرتمند، مستقل و متعهد به موسیقی کلاسیک شناخته میشود.
12. رابرت شومان
تولد: 8 ژوئن 1810
درگذشت: 29 ژوئیه 1856
رابرت شومان در ابتدا مسیر آکادمیک را در پیش گرفت و تحصیل در رشتهی حقوق را آغاز کرد، اما عشق عمیقش به موسیقی باعث شد خیلی زود این مسیر را رها کند. او رؤیای تبدیل شدن به یک پیانیست برجسته را در سر داشت و تمام توان خود را وقف تمرین و پیشرفت در نوازندگی کرد.
اما سرنوشت مسیر دیگری برای او رقم زده بود. آسیبدیدگی غیرقابل درمان در یکی از انگشتان دستش، رؤیای حرفهای نوازندگیاش را از بین برد. با این حال، شومان دلسرد نشد؛ او با تمرکز بر آهنگسازی، نه تنها در دنیای موسیقی باقی ماند بلکه به یکی از تأثیرگذارترین آهنگسازان رمانتیک تبدیل شد.
اگرچه نامش همچنان با پیانو گره خورده، میراث اصلیاش در ملودیهایی نهفته است که قرنهاست الهامبخش نوازندگان و شنوندگان شدهاند.
13. لودویگ ون بتهوون
تولد: دسامبر 1770
درگذشت: 26 مارس 1827
لودویگ فان بتهوون، آهنگساز بزرگ آلمانی، تنها در مقام یک آهنگساز ماندگار نیست؛ او همچنین بهعنوان یک پیانیست چیرهدست نیز مورد احترام بود. هرچند ویولن و ارگ هم مینواخت، پیانو ساز اصلی او بود و بستر خلق برخی از جاودانهترین آثار موسیقی کلاسیک شد.
پدرش، یوهان، از همان کودکی آموزش موسیقی را به او آغاز کرد و سپس تحت تعلیم کریستین نیفه، اولین اثر خود را در حدود سیزدهسالگی ساخت و منتشر کرد. بتهوون در جوانی برای گذران زندگی، موسیقی تدریس میکرد، در ارکستر دربار مینواخت و آثار سفارشی مینوشت.
چالشی بزرگ اما در کمین بود: او بهتدریج شنواییاش را از دست داد. با وجود این، نهتنها از مسیر هنر فاصله نگرفت، بلکه در سکوتی عمیق، برخی از عظیمترین آثار موسیقی تاریخ، از جمله ۹ سمفونی، ۵ کنسرتو پیانو و کنسرتوی مشهور ویولن را خلق کرد.
بتهوون با شکستن محدودیتها، اثبات کرد که نبوغ واقعی حتی در برابر خاموشی نیز راه خود را مییابد.